آیه 13 سوره اسراء
<<12 | آیه 13 سوره اسراء | 14>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و ما مقدرات و نتیجه اعمال هر انسانی را طوق گردن او ساختیم (که ملازم و قرین همیشگی او باشد) و روز قیامت کتابی (که نامه اعمال اوست) بر او بیرون آریم در حالی که آن نامه چنان باز باشد که همه اوراق آن را یک مرتبه ملاحظه کند.
و عمل هر انسانی را برای همیشه ملازم او نموده ایم، و روز قیامت نوشته ای را [که کتاب عمل اوست] برای او بیرون می آوریم که آن را پیش رویش گشوده می بیند.
و كارنامه هر انسانى را به گردن او بستهايم، و روز قيامت براى او نامهاى كه آن را گشاده مىبيند بيرون مىآوريم.
كردار نيك و بد هر انسانى را چون طوقى به گردنش آويختهايم. و در روز قيامت براى او نامهاى گشاده بيرون آوريم تا در آن بنگرد.
و هر انسانی، اعمالش را بر گردنش آویختهایم؛ و روز قیامت، کتابی برای او بیرون میآوریم که آن را در برابر خود، گشوده میبیند! (این همان نامه اعمال اوست!)
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
الزمناه: لزم، لزوم و لزام: ثبوت و دوام. الزام: ثابت كردن و ملازم نمودن. «الزمناه»: ملازم و ثابت كرده ايم آن را.
طائره: طير: پريدن. و نيز جمع طائر است، به نظر طبرسى طير اسم جمع است در مفرد و جمع به كار مى رود، طائر در آيه به معناى عمل است، اعم از عمل خوب و بد، چنان كه مفسران آن را عمل گفته اند، در علّت آن، سخن بسيار گفته شده كه در قاموس قرآن (طير) گفته ام، به نظر مى آيد كه علّت اين استعمال آنست كه: عمل، پرنده به خصوصى است كه به صورت نيرو از انسان مى پرد و كنار مى شود ولى از انسان قابل انفكاك نيست، از انسان ناشى مى شود ولى در اطراف او است. راغب در مفردات گويد: «اى عمله الذى طار عنه من خير او شر».
منشورا: نشر: گستردن و گسترده شدن، لازم و متعدى هر دو آمده است. «نشر الثوب و الكتاب نشرا: بسطه»، «منشور»: گسترده شده و باز شده.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً «13»
و كارنامهى هرانسانى را در گردنش بستهايم و روز قيامت براى او نوشتهاى بيرون آوريم كه آن را در برابر خود گشوده مىبيند.
نکته ها
كلمهى «طائِرٍ» در آيه، كنايه از عمل انسان است، زيرا اعمال انسان همچون پرنده پرواز دارد تا به صاحبش برسد و پرونده عمل هر كس، از خير و شرّ، به گردنش آويخته مىشود.
در قرآن بارها به مسأله نامهى عمل اشاره شده و در آيات مختلف نكاتى مطرح گرديده است، از جمله:
1- نامهى عمل براى همه است. كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ ...
2- در آن نامه چيزى فروگذار نشده است. «لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً» «1»
3- مجرمان از آن مىترسند. «فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ» «2»
4- خود انسان با خواندن نامهى عملش، حاكم و داور است. «اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً» «3»
5- رستگاران، كتابشان به دست راست داده مىشود و دوزخيان به دست چپ. أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ ... بِشِمالِهِ «4»
«1». كهف، 49.
«2». كهف، 49.
«3». اسراء، 14.
«4». الحاقّه، 19.
جلد 5 - صفحه 29
پیام ها
1- حساب و كتاب، براى همه است واستثنا ندارد. كُلَّ إِنسانٍ
2- همهى انسانها با كارت شناسايىِ اعمال، در محشر حضور پيدا مىكنند. «كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ»
3- عمل انسان، ملازم انسان است. أَلْزَمْناهُ ... فِي عُنُقِهِ
4- سعادت و شقاوت انسان بستگى به اعمال خود او دارد، نه عوامل اتفاقى مانند شانس و اقبال. أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ ...
5- براى خدا همهى عملها روشن است، به گردن آويختن نامهى اعمال، براى فهميدن خود انسان است. «نُخْرِجُ لَهُ»
6- همهى اعمال و حركات انسان ثبت مىشود. گرچه ثبت اعمال در دنيا براى انسان محسوس نيست، ولى در قيامت، كارنامهى عمل او گشوده و افشا خواهد شد. «كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً «13»
چون حق تعالى مقدم داشت ذكر وعيد را، كيفيت آن را بيان فرمايد:
وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ: و هر انسانى از مرد و زن، مؤمن و كافر، غنى و فقير ملازم گردانيديم او را. طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ: عملش را از خير و شر در گردنش.
تنبيه: در آيه شريفه وجوهى است.
1- وجه تسميه عمل به طائر، بنابر عادت عرب است كه گويند (جرى طائره كذا) يا به سبب آنچه تطير زنند از ميمنت و شآمت عمل. و تخصيص عنق براى آنكه چون گردن محل طوق است كه زينت شود نيكوكار و رسوا گردد
«1» علل الشرايع، جلد 2 صفحه 576، باب 380.
«2» تفسير نور الثقلين، جلد 3، صفحه 143.
جلد 7 - صفحه 341
بدكار.
2- ابن عباس گفته «1»: مراد آن است كه هر انسانى را عمل و كردارش در گردن او كنند تا از او جدا نشود.
3- خير و شر و نيك و بدش با او باشد و از او مفارقت نكند تا حساب آن را نمايند.
4- مانند طوق در گردن او.
5- اهل معانى گفتهاند: مراد به طائر آن حكم است كه بر او نمايند از سعادت و شقاوت.
6- ممكن است مراد از «طائره فى عنقه» كنايه باشد از آنكه عمل هر كسى از خير و شر او باشد كه نتواند مفارقت از او نمايد تا نامه عملش را در روز قيامت به او دهند. و بدين مضمون روايت وارد شده: على بن ابراهيم قمى «2»- از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده: خيره و شره معه حيث كان لا يستطيع فراقه حتّى يعطى كتابه يوم القيمة بما عمل.
وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ كِتاباً: بيرون آوريم براى او روز قيامت، كتابى را كه نوشتهاند اعمال او را حفظه بر آن. مراد نامه عمل است كه كرام الكاتبين نوشتهاند. يَلْقاهُ مَنْشُوراً: مىبيند آن را آدمى باز و افراخته، و عرضه داشته بر او، براى آنكه بخواند آن را و بداند آنچه در آن است از خير و شر.
عبد اللّه بن سلام روايت نموده كه: سؤال كردم حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را از اول ملكى كه داخل قبر شود پيش از نكير و منكر. فرمود:
ملكى وجهش متلألأ مانند آفتاب، اسم او رومان، وارد شود بر ميت، گويد:
بنويس آنچه نمودى از خوبى و بدى.
جواب دهد: به چه چيز بنويسم، كجا باشد دوات و قلم من؟
«1» مجمع البيان، جلد 3، صفحه 404.
«2» تفسير برهان جلد 2، صفحه 411 و تفسير قمى جلد 2، صفحه 17.
جلد 7 - صفحه 342
گويد: آن دهنت مركب، و انگشتت قلم تو.
ميت گويد: بر چه چيز بنويسم؟
گويد: كفن خود.
پس بنويسد كارهاى خوب را كه در دنيا نموده، چون به گناهان رسد، حيا كند.
ملك گويد: يا خاطى، حيا نكردى در دنيا از خالق خود، و الآن حيا كنى، عمود را بلند كند تا بزند.
گويد: نويسم، پس تمام حسنات و سيئات را نوشته و پيچيده.
گويد: مهر كن.
ميت گويد: مهر ندارم.
ملك گويد: ناخن خود و بيانداز آن را در گردن تا روز قيامت، چنانچه خداوند فرمايد (وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ) گويند به او روز قيامت:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً «13» اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً «14» مَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً «15»
ترجمه
و هر انسانى را ملازم نموديم با او اعمالش را در گردنش و بيرون ميآوريم براى او روز قيامت نوشتهاى كه ميبيند آنرا گشاده
بخوان نوشتهات را كافى است نفس تو امروز مر تو را حساب كننده
كسيكه هدايت شد پس جز اين نيست كه هدايت ميشود بنفع خودش و كسيكه گمراه شد پس جز اين نيست كه گمراه ميگردد بضرر خودش و بر ندارد هيچ بر دارندهاى بار ديگرى را و نباشيم ما عذاب كننده تا بفرستيم پيغمبرى را
تفسير
- در ميان عرب معمول است كه پرواز پرنده را از جانب راست و چپ بفال نيك و بد ميگيرند و باين مناسبت طائر ميگويند و اراده اعمال خوب و بد ميكنند كه براى آدمى مقدّر شده گويا پرندهاى است كه از عالم غيب بسوى او پرواز ميكند خداوند ميفرمايد ما اعمال خوب و بد هر كسى را مانند طوق بگردن او كردهايم كه از او جدا نميشود تا روز قيامت كه براى او مشهود ميشود بصورت نوشتهاى گشاده در مقابل او كه بخواند و بداند كه چه كرده و چه استحقاقى دارد و چون آن نوشته صحيفه نفس او است باو گفته ميشود بخوان كتاب اعمال خود را كافى است امروز براى تو نفست كه محاسبت باشد و باين تقريب در روايت عيّاشى و قمّى ره از صادقين عليهما السّلام تصريح شده است و در مجمع و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه بنده تمام اعمالش را كه نوشته شده است بر او بياد ميآورد مانند آنكه در آنساعت بجا آورده و براى اين ميگويد اى و اى بر ما اين چه كتابى است كه هيچ عمل كوچك و بزرگى نبوده مگر آنكه در آن ثبت و ضبط شده است نفع هدايت هر كس و ضرر ضلالت او بخودش واصل ميشود و هيچ كس بعمل ديگرى معذب نميشود و بار گناه او را بدوش نميكشد بلكه در گرو عمل خود است و خداوند هيچ قومى را عذاب نفرموده مگر بعد از آنكه براى آنها پيغمبرى فرستاده و احكامى معيّن فرموده و آنها عمل ننمودند و اطاعت نكردند و عذاب بر آنها نازل شده است چون عقاب قبل از بيان عقلا قبيح است و فعل قبيح از خداوند صادر نميشود لذا در آخرت هم بر اعمالى كه دليل عقلى و شرعى بر قبح
جلد 3 صفحه 348
و حرمت آن اقامه نشده است عقاب نخواهد فرمود ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلزَمناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخرِجُ لَهُ يَومَ القِيامَةِ كِتاباً يَلقاهُ مَنشُوراً «13»
و هر انسان را ملزم كرديم نامه عمل او را و بر گردن او بار كرديم که نتواند انكار
جلد 12 - صفحه 230
كند و بيرون مياوريم روز قيامت اينکه نامه عملش را که ملاقات ميكند باز شده بدست او داده ميشود يمينا و يسارا يا از عقب سر وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلزَمناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ.
يكي از ضروريات دين اسلام و نصوص قرآني و تواتر اخبار نامه عمل است که رقيب و عتيد مينويسند و در آيات بسيار اشاره دارد ما يَلفِظُ مِن قَولٍ إِلّا لَدَيهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ق آيه 17 يَكتُبُونَ ما تَمكُرُونَ يونس آيه 21.
فَأَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَسَوفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً وَ يَنقَلِبُ إِلي أَهلِهِ مَسرُوراً وَ أَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهرِهِ فَسَوفَ يَدعُوا ثُبُوراً وَ يَصلي سَعِيراً انشقاق آيه 7 الي 12 و غير اينها از آيات و تعبير بطائر بمناسبت پرواز كردن نامهها است و بدست صاحب آن داده ميشود و معني الزام در عنق يعني گردن آنها بار ميكنيم كنايه از اينكه نتوانند انكار كنند بواسطه شهادت اعضاء و جوارح و انبياء و ائمه و ملائكه حفظه و ساير شهود وَ نُخرِجُ لَهُ يَومَ القِيامَةِ كِتاباً يَلقاهُ مَنشُوراً باز ميشود و تمام مشاهده ميكنند و خود صاحبش مشاهده ميكند و ميگويد يا وَيلَتَنا ما لِهذَا الكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحصاها كهف آيه 48.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 13)- از آنجا که در آیات گذشته سخن از مسائل مربوط به «معاد» و «حساب» در میان بود، در اینجا به مسأله «حساب اعمال انسانها» و چگونگی آن در روز قیامت پرداخته، میگوید: «و هر انسانی اعمالش را به گردنش آویختهایم»! (وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ).
«طائر» به معنی پرنده است، ولی در اینجا اشاره به چیزی است که در میان عرب معمول بوده که به وسیله پرندگان، فال نیک و بد میزدند. مثلا اگر پرندهای از طرف راست آنها حرکت میکرد آن را به فال نیک میگرفتند، و اگر از طرف چپ حرکت میکرد آن را به فال بد میگرفتند.
قرآن در حقیقت میگوید: فال نیک و بد، و طالع سعد و نحس، چیزی جز اعمال شما نیست که به گردنتان آویخته است و نتائج آن در دنیا و آخرت از شما جدا نمیشود! قرآن سپس اضافه میکند: «و ما روز قیامت کتابی برای او بیرون میآوریم که آن را در برابر خود گشوده میبیند» (وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً).
روشن است که منظور از «کتاب» چیزی جز کارنامه عمل انسان نیست، همان
ج2، ص624
کارنامهای که در این دنیا وجود دارد و اعمال او در آن ثبت میشود، منتها در اینجا پوشیده و مکتوم است و در آنجا گشوده و باز.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم